تفاوتهای هوشبهر (IQ) در سن را معمولاً از طریق مشخص کردن میانگین نمرات در آزمونهای هوشی برای گروههای سنی متوالی موردمطالعه قرار میدهند. شکل ۱ روندهای عمده را مشخص میکند. بررسی این نمودارها روندهای زیر را نشان میدهد. برای هوش کلی، منحنی رشد تقریباً در ۱۲ سال نخست شیب خیلی تندی دارد، سپس معتدل میشود ولی به افزایش خود تا حدود ۲۰ سالگی ادامه میدهد.
برخی محل حداکثری را ۱۶ سالگی و برخی دیگر ۲۵ سالگی برآورد میکنند. میانگینها بعدازآن تقریباً یکسان باقی میمانند اما در حوالی ۶۰ سالگی دچار افت میشود. در آن دوران نرخ افت بسیار چشمگیر است و این افت در اواخر بزرگسالی شدت بیشتری به خود میگیرد.
نرخهای متفاوت کاهش برای تواناییها
مهمترین نکته درباره کاهشها در اواخر بزرگسالی، نرخهای متفاوت کاهش برای تواناییها یا آزمونهای خاص است. آزمونهایی نظیر واژگان و اطلاعات کاهش کمتری نشان میدهند. آزمونهای حافظه کوتاهمدت و توانایی فضایی و ادراکی بهسرعت کاهش مییابند. هنگام بررسی تفاوتهای سنی در هوش بایستی بین مطالعات مقطعی و طولی تفاوت قائل شد.
در مطالعات مقطعی گروههای مسنتر از گروههای جوانتر نهتنها در سن بلکه در عواملی نظیر سطوح تحصیلی، تاریخچه تغذیهای و نظایر آن متفاوت هستند. ازاینرو، مطالعات مقطعی (که برای اجرا سادهتر هستند) در کل کاهش بیشتری در سنین بزرگسالی در مقایسه با مطالعات طولی نشان میدهند.
ثبات نسبی هوش
اکثر مطالعات بعدی به تغییرات در میانگین گروهها ارتباط دارند. همچنین ثبات نسبی هوش (IQ) در فراخنای زندگی مورد سؤال است. توجه دارید که این سؤال به سطح نسبی هوش اشاره دارد. در کل هوش هر شخصی تا اوایل بزرگسالی روند رو به رشدی دارد، بعدازآن بهصورت عمومی دچار افت میشود؛ اما جایگاه افراد در گروه سنی خودشان چگونه است؟ آیا هوشبهر بالا در ۲ سالگی تعیینکننده هوشبهر بالا در بزرگسالی است؟ آیا هوشبهر ۹۰ در پایه چهارم پیشبینی کننده همان سطح هوشی در دوره دبیرستان است یا نه؟
در حدود ۶ سالگی سطوح نسبی هوش شروع به تثبیت شدن میکند. این ثبات تا ۱۶ سالگی افزایش مییابد. بااینحال در چه زمانی ما درجه بالایی از ثبات را مشاهده میکنیم. البته، این ثبات هرگز کامل نیست. برخی از افراد حتی به افزایش جایگاه نسبی خودشان ادامه میدهند، درحالیکه دیگران ممکن است جایگاه خوشان را از دست بدهند.
هرچقدر سن افزایش مییابد ثبات هم بیشتر میشود. برای مثال، بهترین پیشبین درباره هوش ۲۵ سالگی را ما میتوانیم از اندازههای بهدستآمده در سن ۱۶ سالگی داشته باشیم تا سن ۱۲ سالگی. همچنین در مقایسه دیگر میتوانیم بگوییم که بهترین پیشبینی درباره هوش ۲۵ سالگی را ما میتوانیم از سن ۱۲ سالگی داشته باشیم تا سن ۱۰ سالگی و نظایر آن.
افزون بر این هر چه قدر دو سنی که ما اندازهها را به دست میآوریم به هم نزدیکتر باشند، شباهت در نمرات بیشتر خواهد بود. برای مثال پیشبینی در دوره زمانی ۲ ساله بهتر از پیشبینی در دوره زمانی ۴ ساله خواهد بود. قبل از ۶ سالگی سطوح نسبی هوش از ثبات کمتری برخوردار است؛ بنابراین آزمونهای هوشی نوباوگان پیشبینی معتبری برای نمرات بعدی هوش نیستند.
تغییرات هوشی جوامع در طول زمان
روش دیگر برای پرداختن به ثبات هوش بر اساس کل جامعه است. آیا میانگین بهره هوشی کنونی جوامع نسبت به ۵۰ سال پیش بالاتر است؟ همانطور که در فصلهای قبلی نیز اشاره شد ظاهراً جواب بله است. دادههای مرتبط از برنامههای آزمون ملی در آمریکا، بهویژه از آزمون ارتش با افراد آمادهبهخدمت همگانی و همچنین از دادههای استانداردسازی مجدد آزمونها به دست آمدهاند. محققان زیادی این روندها را بهعنوان یافتههای جانبی مطرح کردهاند.
پژوهش جیمز فلاین
جیمز فلاین، روانشناس استرالیایی کار ارزشمند خلاصه کردن دادهها از منابع مختلف از ۲۰ کشور در طول ۶۰ سال را انجام داده است. ازاینرو، افزایش مداوم سطوح هوشبهر اثر فلاین نامیده شده است. خلاصههای فلاین مقادیر متمایزی از افزایش برای آزمونهایی که فرض میکنند هوش سیال را اندازهگیری میکنند تا هوش متبلور را نشان داد.
آزمونهای مربوط به هوش سیال (برای مثال استدلال ریاضی و فضایی) افزایش میانگین در حدود ۱۵ امتیازی در هر نسل را نشان میدهند (هیچ مقدار دقیقی برای اصطلاح نسل وجود ندارد، آن در کل به دورهای در حدود ۲۰ تا ۲۵ سال اشاره دارد). اندازههای متبلور (برای مثال درک کلامی و واژگان) افزایش میانگین در حدود ۹ امتیازی در هر نسل را نشان میدهند.
میانگین دو حوزه در حدود ۱۲ امتیاز در هر نسل است. این بدین معناست که هوشبهر ۱۰۰ امروزی معادل هوشبهر ۱۲۴ در زمان پدربزرگ شما است (یعنی دو نسل قبل). بهبیاندیگر، هوشبهر ۱۰۰ در زمان پدربزرگ شما برابر با هوشبهر ۷۶ امروزی خواهد بود.
تفاوتها خیلی زیاد هستند؛ بنابراین فرضیههای متعددی برای تبیین این نتایج مطرح شده است که هیچکدام از آنها موردپذیرش عموم قرار نگرفته است. آیا دلیل آن بیشتر آموزش است یا تغذیه بهتر. فلاین پیشنهاد میکند که شاید نمرات آزمونهای هوشی (IQ) بدون هیچ تغییر واقعی در سطوح هوش افزایش یافته است. یا حداقل در هوش زیر بنایی تغییرات بهاندازه هوشبهر بزرگ نیست؟
بدون شک پژوهشها برای تبیین اثر فلاین ادامه خواهند یافت. اگر این روند افزایش هوش تا چهار یا ۵ نسل بعد ادامه یابد، میانگین بهره هوشی در پایان قرن ۲۱ در حدود ۱۶۰ بر اساس هنجار امروزی خواهد بود.
منبع:
Hogan, T. P. (2014). Psychological testing: A practical introduction (۳rd ed.). Hoboken, NJ: Wiley.