خوگیری و حساس شدن: آیا می‌توان یادگیری به‌حساب آورد؟

0
7257
حساس شدن و خوگیری / مرکز مشاوره جوانه رشد تبریز
حساس شدن و خوگیری / مرکز مشاوره جوانه رشد تبریز

تألیف و ترجمه: دکتر اکبر رضایی روانشناس تبریز – ۱۴۰۰

در برخی مواقع که یک محرک همواره پاسخ مشابهی را برمی‌انگیزاند، می‌توان رابطه محرک– پاسخ را بازتاب[۱] نامید. مثلاً وقتی به یک شی داغ دست می‌زنیم، دست خود را خیلی‌سریع عقب می‌کشیم. پاسخ‌های بازتابی ناآموخته‌اند، یعنی یک ویژگی ژنتیکی موجودات زنده‌اند، نه رفتاری‌که ازطریق تجربه به‌دست‌آمده باشند؛ ولی در برخی شرایط ممکن است پاسخ بازتابی در اثر تجربه تغییر کند. فرض کنید در یک اتاق ساکت مشغول مطالعه هستید، ناگهان صدای آژیر منزل همسایه را می‌شنوید. این باعث می‌شود که از جا بپرید (یعنی همان بازتاب ازجا‌پریدن). واکنش شما به اولین باری‌که این صدا را می‌شنوید بسیار شدید است؛ اما اگر بعد از پنج دقیقه دوباره صدای آژیر را بشنوید، واکنش شما ممکن است ضعیف‌تر باشد. برای بار سوم، واکنش شما بازهم ضعیف‌تر خواهد شد و الی‌آخر. به این کاهش نیرومندی بازتاب، هنگامی‌که محرک چند بار تکرار می‌شود، خوگیری[۲] می‌گویند (لایبرمن[۳]، ۱۹۹۳). مثال‌های دیگری از خوگیری عبارت‌اند از: نشنیدن تیک‌تاک ساعت، احساس‌نکردن لباس‌های پوشیده‌شده، ندیدن شماره صفحات کتابی‌که می‌خوانید، البته تا زمانی‌که توجه شما به این محرک‌ها متمرکز نشود (بارکر[۴]، ۱۹۹۴).

حساس شدن و خوگیری (یادگیری ) / روانشناس تحصیلی در تبریز

مطالعات نشان داده‌اند که حتی حیوانات با سیستم عصبی خیلی ابتدائی نظیر حلزون قادر به خوگیری هستند (کارلسون[۵]، ۱۹۹۳). ظاهراً استثنائی برای تعمیم فرایند خوگیری به همه حیوانات وجود ندارد. رزرَن[۶] (۱۹۷۱) مشابهت الگوهای خوگیری را در پاسخ‌های مختلف کرم‌ها، حلزون‌ها، ماهی‌های طلائی، قورباغه‌ها، لاک‌پشت‌های آبی، پرندگان و … گزارش کرده‌اند.

چنانکه اشاره شد در خوگیری، ارائه مکرر یک محرک باعث کاهش میزان پاسخ بازتابی می‌شود؛ اما گاهی اوقات یک پاسخ با تکرار محرک نیرومندتر می‌شود. افزایش نیرومندی پاسخ بازتابی به هنگام تکرار یک محرک را حساس شدن[۷] می‌گویند. همان مثال قبلی را در نظر بگیرید، تصور کنید که همان اتفاق (صدای آژیر منزل همسایه) چند ساعت قبل از رفتن به امتحان شما رخ ‌دهد. ممکن است در این حالت شما دچار تنش بیشتری ‌شوید و هرچه زمان بگذرد ممکن است اثر تحریک‌کنندگی صدای آژیر برای شما غیرقابل‌تحمل شود (لایبرمن، ۱۹۹۳). به‌عنوان مثالی دیگر، حساسیت بیش‌ازاندازه که معمولاً پس از یک تجربه عصبانیت‌زا به افراد دست می‌دهد، نوعی حساس شدن است که همه با آن آشنا هستیم (السون[۸] و هرگنهان[۹]، ۱۳۸۸)؛ بنابراین، اگرچه یک پاسخ بازتابی به یک محرک طبیعی با تکرار محرک ضعیف‌تر می‌شود (خوگیری)، ولی تحت شرایط خاصی این پاسخ نیرومندتر می‌شود (حساس شدن) (لایبرمن، ۱۹۹۳).

حساس شدن و خوگیری(یادگیری ) / مرکز تخصصی مشاوره تحصیلی در تبریز

در رابطه با این موضوع که خوگیری و حساس شدن را می‌توان نوعی یادگیری محسوب کرد یا نه، نظرات متفاوتی ابراز شده است. برخی از صاحب‌نظران به‌دلیل اینکه خوگیری و حساس شدن ویژگی «نسبتاً پایدار» در تعریف یادگیری را ندارند، در اینکه آن‌ها را نوعی یادگیری بدانند تردید کرده‌اند (السون و هرگنهان، ۱۳۸۸). عده‌ای نیز با مطرح‌کردن خوگیری و حساس شدن بلندمدت به این شبهه پاسخ داده‌اند. ازجمله کارلسون (۱۹۹۳) که خوگیری را به دو نوع خوگیری کوتاه‌مدت و درازمدت تقسیم‌بندی کرده است. کارلسون معتقد است که ساده‌ترین شکل خوگیری، موقتی یا گذرا است که به‌عنوان خوگیری کوتاه‌مدت نام‌گذاری شده است. فرض کنید وقتی حلزون روی صفحه شیشه می‌خزد، اگر به شیشه ضربه زده شود، حیوان به‌سرعت خود را به داخل صدف می‌کشد و مدتی بعد بیرون می‌آید و به حرکت خود ادامه می‌دهد. با ضربه مجدد دوباره خود را به داخل صدف می‌کشد؛ اما این بار سریع‌تر از دفعه اول از صدفش خارج خواهد شد. واکنش حلزون به همین ترتیب با بی‌تفاوتی بیش‌تری توأم می‌شود تا اینکه دیگر واکنش نشان نمی‌دهد، به‌عبارتی این پاسخ خوگیری می‌شود. در این مورد خاص، اگر روز بعد دوباره ضربه بزنیم، خواهیم دید که حلزون دوباره خودش را به داخل صدف خواهد کشید؛ اگر ما این را هرروز تکرار کنیم عمل مشابهی رخ خواهد داد و حلزون نمی‌تواند آنچه قبلاً اتفاق افتاده است را به یاد بیاورد.

حیوانات با سیستم عصبی پیچیده قادر به خوگیری درازمدت هستند. برای مثال، یک سگ شکاری ممکن است چند بار اول که صدای تفنگ شکاری را می‌شنود وحشت‌زده شود، اما او خیلی‌زود یاد می‌گیرد تا به آن پاسخ ندهد. این خوگیری از یک روز به ‌روز دیگر و یا حتی ممکن است از یک موقعیت به موقعیت دیگر منتقل شود (کارلسون، ۱۹۹۳). افزون‌براین، بارکر (۱۹۹۴) نیز با مطرح‌کردن حساس شدن درازمدت تاحدودی به این شبهه ”تغییر نسبتاً پایدار“ پاسخ داده است؛ بنابراین ما می‌توانیم بگوییم که دست‌کم مواردی از خوگیری و حساس شدن یادگیری به‌حساب می‌آیند.

هیلگارد و باور (۱۳۷۱) درباره این‌که خوگیری را نوعی یادگیری بدانند یا نه، گفته‌اند که جواب ما به این سؤال در مواردی مثبت و در مواردی منفی است. درواقع پاسخ به این سؤال بستگی به درجه پیچیدگی محرکی دارد که فرد در برابر آن خوگیری شده است. هرگاه محرک یک ضربه برقی بر سیناپس حسی‌حرکتی نخاع شوکی یک گربه‌ای‌که مغز او را برداشته‌اند، باشد، در این صورت با انطباق حسی سروکار داریم؛ اما اگر محرک پیچیده‌ای (برای مثال، یک الگوی صوتی یا یک تصویر) به‌کاررفته باشد که تشخیص آن مستلزم استفاده از مراکز عالی مغز باشد، در این صورت اصطلاح یادگیری را ترجیح می‌دهیم.

حساس شدن و خوگیری (یادگیری ) / تخصصی ترین خدمات مشاوره تحصیلی در تبریز

جوانه رشد: یه مرکز مشاوره خوب در تبریز بهترین مشاوره با بهترین روانشناسان تبریزمشاوره تحصیلی، یادگیری، انگیزشی در تبریزتست هوش و استعدادیابی در تبریزمشاوره کودک و نوجوان در تبریزمشاوره فردی- اضطراب، افسردگی و وسواس در تبریز همین حالا با مرکز مشاوره جوانه رشد به شماره همراه ۰۹۱۴۶۳۴۷۰۹۸ تماس بگیرید و وقت مشاوره را رزرو کنید. ما به کودکان باهوش، نوجوانان اندیشمند و خانواده‌هایی که آن‌ها را دوست دارند، کمک می‌کنیم.

بعضی از روان‌شناسان خوگیری و حساس شدن را نوعی یادگیری غیرتداعی[۱۰] می‌دانند. برای مثال، بارکر (۱۹۹۴) اشاره کرده است که یادگیری را می‌توان به دو نوع تداعی و غیرتداعی تقسیم کرد. یادگیری تداعی دارای دو نوع S-S (شرطی‌سازی کلاسیک پاولفی) و S-R (شرطی‌شدن کنشگر اسکینری) است. یادگیری غیرتداعی نیز به دو صورت خوگیری و حساس شدن ظاهر می‌شود. به این نوع یادگیری آثار محرک واحد[۱۱] نیز گفته می‌شود؛ یعنی محرک‌ها به‌تنهایی تکرار می‌شوند تا اینکه پاسخی به آن‌ها داده شود یا نشود.

چنانکه گفته شد بارکر (۱۹۹۴) خوگیری را به‌عنوان مثالی از یادگیری غیرتداعی در نظر می‌گیرد. هرکدام از ما در هر دقیقه با هزاران محرک (شنیداری، دیداری، لمسی و شیمیایی و …) مواجه می‌شویم. خوشبختانه ما نمی‌توانیم به همه آن‌ها توجه کنیم. تنها محرک‌های معنی‌دار و اساسی‌تر توجه ما را به خودشان جلب می‌کنند و بقیه در بافت محرک‌ها محو می‌شوند. خوگیری فرایندی است که امکان محوشدن را فراهم می‌سازد. در این معنی ما ندادن پاسخ به، توجه‌نکردن به و… را یاد می‌گیریم. این به‌نظر می‌رسد استدلال خوبی برای استفاده از اصطلاح  ”یادگیری“ برای خوگیری باشد.

منابع

السون. ام. اچ. و هرگنهان، بی. آر. (۱۳۸۸). مقدمه‌ای بر نظریه‌های یادگیری (ترجمه علی‌اکبر سیف). تهران: دوران (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی، ۲۰۰۹).

هیلگارد، ارنست.، و باور، گوردن. (۱۳۷۱). نظریه‌های یادگیری (ترجمه محمدنقی براهنی). تهران: مرکز نشر دانشگاهی (تاریخ انتشار اثر به زبان اصلی، ۱۹۷۵).

Barker, L. M. (1994). Learning and behavior: A psychobiological approach. New York: Macmillan.

Carlson, N. (1993). Psychology: The Science of Behaviour. Allyn and Bacon; Boston.

Lieberman, A. D. (1993). Learning: Behaviour and Cognition. Pacific Grove, Ca.: Brooks/Cole Publishing.

Razran, G. (1971). Mind in evolution. New York: Houghton Mifflin.


[۱]. Reflex

[۲]. Habituation

[۳]. Lieberman

[۴]. Barker

[۵]. Carlson

[۶]. Razran

[۷]. Sensitization

[۸]. Olson

[۹]. Hergenhahn

[۱۰]. Nonassociative Learning

[۱۱]. Single-Stimulus   effects

مطلب قبلیراهکارهایی برای آموزش هوش هیجانی (EQ) به کودکان
مطلب بعدیپیشینه تاریخی روانشناسی یادگیری
🔸عضو هیئت‌علمی و دانشیار دانشگاه 🔸 درمانگر شناختی رفتاری 🔸 عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره 🔸 مؤلف و مترجم کتاب‌های تخصصی روانشناسی 🔸 مؤلف بیش از 100 مقاله تخصصی علمی پژوهشی و ISI در حوزه‌های مختلف روانشناسی 🔸 دارای دکترای تخصصی روانشناسی تربیتی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران 🔸 حوزه فعالیت: مشاوره تحصیلی، یادگیری، انگیزشی، کنکوری، انتخاب رشته، برنامه ریزی درسی، مدیریت زمان، راهبردها و تکنیک های یادگیری، سبک های یادگیری، خودنظم دهی تحصیلی 🔸 مشاوره کودک و نوجوان 🔸 سنجش روان تربیتی 🔸 تست هوش، حافظه 🔸 سنجش خلاقیت 🔸 استعدادیابی 🔸 سنجش ویژگی های شخصیتی و علائق 🔸 مشاوره فردی 🔸 مشاوره آماری، پژوهشی، SPSS 🔸

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید