مقیاس هوشی – تست هوش وکسلر – آزمون هوش استنفورد بینه – آزمونهای هوشی غیرکلامی – مقیاسهای رشدی – دکتر اکبر رضایی متخصص سنجش هوش در تبریز – مرکز مشاوره جوانه رشد تبریز
مقیاس هوشی. بحث در زمینه تست هوش و ماهیت آن از قرون گذشته بهویژه از اوایل قرن بیستم همواره مطرح بوده است، برخی آن را توانایی یادگیری و کاربرد مهارتهای لازم برای سازگاری با نیازهای فرهنگ و محیط تعریف کردهاند و برخی دیگر هوش را ترکیبی از تواناهای ذهنی دانستهاند که ازنظر ساختار و کارکرد از یکدیگر متمایزند. بههرحال در ارزیابی مفهوم هوش لازم است که علاوه بر تعریف آن به بافت فرهنگی افراد و ارزشهای حاکم بر آن توجه کافی مبذول شود.
آزمونهای هوش را بر اساس یک تقسیمبندی کلی میتوان با دو دسته تقسیم کرد: آزمونهای انفرادی و آزمونهای گروهی. آزمونهای انفرادی هوش ازنظر محتوا با یکدیگر تفاوتهای بسیار دارند. برخی از آنها تنها یک مهارت نظیر واژگان یا قیاس دیداری و برخی دیگر مهارتهای چندگانه را اندازهگیری میکنند. آزمونهای که مهارتهای چندگانه را میسنجند مؤلفههای بیشتری از سازه هوش را ارزیابی میکنند. گروه دیگری از آزمونها، آنهایی هستند که برای جمعیتهای ویژه کاربرد دارند. برای مثال مقیاس هوش پرکینرـ بینه برای افراد با آسیب بینایی، مقیاس عملکرد بینالمللی لایتر برای افراد با آسیب شنوایی و آزمون جامع هوش غیرکلامی برای افراد با ناتوانایی جسمانی طراحی شدهاند.
در سالهای اخیر، آزمونهای انفرادی هوش یکی از مؤلفههای ارزیابی رسمی بشمار میآیند. آزمونهای هوش را معلمان، مشاوران و سایر متخصصان نیز اجرا میکنند ولی مناسبترین افراد برای اجرای آزمونهای هوش بهویژه آزمونهای انفرادی هوش، روانشناسان هستند. از این آزمونها، اطلاعاتی در مورد عملکرد آزمودنیها در مقایسه با همتایان خود به دست میآید که به تصمیمگیری مناسب در مورد آنها کمک میکند. علاوه بر این، در کنار تفسیر فرمهای حاصل از آزمون هوش، مفاهیم روانشناختی موردتوجه روانشناسان قرار دارد. آنها از این طریق، شناخت بیشتری در مورد رشد شناختی آزمونشوندگان کسب میکنند. به دلیل حساسیت اجرا، نمرهگذاری و تفسیر آزمونها روانشناختی بهویژه آزمونهای هوش، یکی از مفروضههای اساسی ارزیابی روانی ـ آموزشی، استفاده از آزمونگران مجرب و آموزش دیده است. اجرا، نمرهگذاری و تفسیر درست، آزمونهای انفرادی هوش بسیار پیچیده است. بهمنظور آشنایی خوانندگان، نمونههایی از سنجش هوش انفرادی را در موردبحث قرار میدهیم.
تهیه و ساخت نخستین مقیاس هوشی
در سال ۱۹۰۴ هنگامیکه وزیر آموزشوپرورش فرانسه از بینه دعوت کرد تا عضویت کمسیون ویژهای را بهمنظور بررسی روشهای تربیت اطفال عقبمانده بپذیرد، فرصت بسیار خوبی پیشآمده که زمینه تهیه نخستین ابزار سنجش هوش عمومی فراهم شود. این ابزار که به مقیاس بینهـ سیمون مشهور است، ابتدا شامل ۳۰ سؤال بود که کنشهای مختلفی مانند توانایی قضاوت، استنباط و استدلال را میسنجد (افروز و هومن، ۱۳۸۰).
هدف اصلی بینه ساختن ابزاری بود که بتواند کودکان عادی را از کودکان دیرآموز جدا کند و برای کودکان دیرآموز برنامه آموزشهای ویژه تدارک ببیند (شریفی، ۱۳۸۴). مقیاس اولیه بر این فرض استوار است که هر فرد دارای یک «سن زمانی» یا سن واقعی برحسب سال و یک «سن عقلی» است که نشانگر توانایی هوش موجود بین افراد گروه سنی معینی است (ترمن و چایلدر، ۱۹۱۲).
تعریف کلی بینه و سیمون از هوش میدهد؛ «به نظر ما هوش یک قوه بنیادی است که تغییر یا فقدان آن اهمیت زیادی در زندگی آدمی دارد. این قوه ذهنی همان قضاوت است که گاه از آن تحت عنوان عقل سلیم، عقل علمی، ابتکار و توانایی انطباق با شرایط یاد میشود. درست قضاوت کردن، درست درک کردن، درست استدلال کردن، فعالیتهای بنیادی هوش است» (براهنی و همکاران، ۱۳۸۶).
مقیاس هوشی بینه سیمون
مقیاس هوشی ۱۹۱۶٫ شاید چشمگیرترین موفقیت مقیاس بینه سیمون این بود که این ابزار بلافاصله پس از انتظار به اکثر زبانهای خارجی ترجمه و با محیطها و فرهنگهای مختلف انطباق داده شد؛ اما هیچیک از ترجمهها و نسخههای برگردانشده مقیاس بینه سیمون بهاندازه نسخهای که توسط ترمن و همکاران او در آمریکا با زبان انگلیسی ترجمه و با فرهنگ آمریکایی تطبیق داده شده بود مورد استقبال قرار نگرفته است. نخستین چاپ این مقیاس به زبان انگلیسی که به استنفوردـ بینه معروف است، درمجموع دارای ۹۰ سؤال بود که در سال ۱۹۱۶ منتشر گردید (بویل، ۱۹۹۰). این مقیاس تعداد زیادی از معایب و نقایص آزمون بینهـ سیمون را تعدیل کرد و برای سنین مختلف نرمیابی و بر پایه نتایج آزمایش ۲۳۰۰ کودک و نوجوان ۲ تا ۱۵ ساله بهخوبی درجهبندی شده بود (ترمن، ۱۹۱۲). در همین سال بود که مفهوم هوشبهر (IQ) وارد فرهنگ روانسنجی شد.
۱۰۰ × | سن ذهنی | = هوشبهر = IQ |
سن تقویمی |
مقیاس هوشی ۱۹۳۷٫ مقیاس بینهـ سیمون که در ابتدای ورود به دانشگاه استنفورد توسط ترمن هنجاریابی و انطباقدهی شده بود و عنوان مقیاس هوش استنفوردـ بینه به خود گرفته بود در سال ۱۹۳۷ بار دیگر در دانشگاه استنفورد آمریکا مورد تجدیدنظر قرار گرفت و چون در تجدیدنظر آن خانم «مریل» نیز شرکت داشت، به مقیاس هوشی ترمنـ مریل معروف گردید (بویل، ۱۹۸۹) نسخه ۱۹۳۷ استنفوردـ بینه دارای دو فرم موازی L و M و هر یک از آنها شامل ۱۲۹ ماده (گویه) است. این مقیاس پس از اجرا بر روی ۳۱۸۴ آزمودنی برای سنین مختلف از ۲ سالگی تا بزرگسالی درجهبندی شده است (افروز و هومن، ۱۳۸۰). اگر بخواهیم بهطورکلی عنوان کنیم ترمن و مریل این آزمون را برای آمریکاییها مورد هنجاریابی قرار دادند و مهمترین اقدام آنها افزایش تعداد سؤالات، گسترش محدوده سنی و تهیه دو فرم موازی L و M است، که سؤالات فرم M ازنظر موضوع مشابه فرم L است و مهمترین کاربرد آن بامنظور باز آزمایی و تحقیق است.
مقیاس هوشی ۱۹۶۰٫ در سال ۱۹۶۰ خانم مریل بار دیگر به هنجاریابی مجدد آزمون هوشی ترمنـ مریل اقدام نمود و تغییراتی را در فرم قبلی آزمون اعمال نمود که مهمترین این تغییرات ادغام پرسشهای فرمهای L و M و تبدیل آنها به یک دفترچه واحد بود (شکوهی و پرند، ۱۳۸۵) و در همین آزمون بود که خانم مریل برای اولین بار مفهوم هوشبهر انحرافی را بهجای هوشبهر نسبی مورداستفاده قرار داد که بهموجب آن امکان مقایسه آزمودنی با یکدیگر فراهم شد (شکوهی و پرند، ۱۳۸۵). در ذیل برخی از سؤالات مربوط آزمون هوشی ترمن ـ مریل (۱۹۶۰) را بهاختصار نشان میدهیم:
سؤالات مربوط به دوسالهها
- تخته سه سوراخی (کودک باید اشکال خاصی را درون سوراخها بگذارد).
- پاسخ تأخیر شده (کودک باید عروسکی را که ازنظر او پنهان شده است، پیدا کند).
- تشخیص و تعیین قسمتهای مختلف بدن (کودک باید در موقعی که نام قسمتهای مختلف بدن گفته میشود، آنها را روی عروسک نشان دهد).
- ساختن برج با بلوکها (کودک باید بعد از یکبار مشاهده، شکلی را از طریق رویهم گذاشتن بلوکها بسازد).
- خزانه لغات تصویری (کودک باید نام اشیاء معمولی را پس از دیدن عکس آنها بگوید).
- ترکیب کلمات (در این مورد، ترکیب کلمات که کودک در ضمن پاسخ دادن به آزمون بیان کرده است موردتوجه قرار میگیرد).
سؤالات مربوط به ششسالهها
- یادآوری طرحها (کودک بعضی از طرحهایی را که به خاطر آورده است، رسم میکند).
- کلمات نامربوط (کودک اشتباهات یک جمله را بیان میکند).
- کلمات انتزاعی (کودک باید معنی کلمات خاصی را بیان کند).
- یادآوری جملات (کودک باید جملاتی را که برای او خوانده میشود، تکرار کند).
- موقعیت پیچیده و مشکل (کودک باید پس از شنیدن داستانی که آزمایشکننده بیان میکند، دلیل انجام کاری که در داستان ذکرشده را بگوید).
- وجوه تشابه (کودک باید وجه تشابه چند چیز را بیان کند).
سؤالات مربوط به بزرگسالان متوسط
«خزانه لغات» (آزمایششونده باید کلماتی را که آن از یک فهرست استانداردشده برای او خوانده میشود، تعریف کند).
ویرایش چهارم مقیاس هوشی استنفورد ـ بینه
الگوی نظری: مقیاس هوشی استنفوردـ بینه که در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۵ تقریباً جای خود را به ابزارهای دیگری مانند مقیاس هوشی وکسلر داده بود در سال ۱۹۸۵ جان تازهای یافت و در این سال بود که مقیاس مذکور توسط ثرندایک، هیگن و ساتلر تغییر شکل دادهشده مورد تجدیدنظر کلی قرار گرفت. ثرندایک و همکاران او (۱۹۸۶) باآنکه در سال ۱۹۷۹ تجدیدنظر کلی در مقیاس هوش آزمای انفرادی استنفورد ـ بینه را شروع کرده بودند به مدل پیشنهادی کارول توجه داشتند و تهیه و تحلیل مواد این مقیاس را بر آن مدل بنا نهاده بودند. ثرندایک و همکاران بر پایه نتایج تحلیل عاملی تأییدی که متضمن پذیرش یک ساختار سلسلهمراتبی برای عامل عمومی هوش (g) همراه با عوامل گروهی بود، به اتکای نتایج و پیشرفتهای پژوهشی انجامشده در دو دهه گذشته ساختار مقیاس جدید استنفوردـ بینه را بهگونهای بنا کردهاند که از مهارتهای شناختی قابلیتهای پردازش اطلاعات پوشش نسبتاً کلی به دست میدهد. در ساختار این مدل سلسلهمراتبی که دارای سطوحی از توانشهای شناختی است، عامل استدلال عمومی (g) در بالاترین سطح قرار دارد. دومین سطح این سلسلهمراتب را به سه عامل کلی توانشهای متبلور، توانشهای تحلیلی سیال و حافظه کوتاهمدت و سومین سطح آن را عاملهای اختصاصیتر استدلال کلامی، استدلال انتزاعی/ دیداری تشکیل میدهد.
سطح اول: استدلال عمومی (g)
قرار دادن عامل استدلالی عمومی در بالاترین سطح این سلسلهمراتب بر اساس یافتههای پژوهشگرانی صورت گرفته است که معتقدند این عامل در همه فعالیتهای شناختی سهیم است. هر فرد برای سازمان دادن راهبردهای انطباقی و سازشی در حل مسائل جدید از این عامل استفاده میکند. بر پایه این تعریف عامل g چیزی است که فرد برای حل مسئلهای که راهحل آن را به او آموزش ندادهاند به کار میرود (مک کلوم و همکاران، ۱۹۹۸).
سطح دوم: سه عاملی
۱٫ عامل توانشهای متبلور: این عامل معرف مهارتهای شناختی لازم برای به دست آوردن و به کار بردن اطلاعات درباره مفاهیم کلامی و کمی بهمنظور حل مسائل است. این توانشها تا حدود زیادی زیر نفوذ تحصیلات مدرسهای است؛ اما تحت تأثیر تجارب کلی خارج از مدرسه نیز پرورش مییابد. عامل توانشهای متبلور را میتوان عامل توانایی تحصیل یا مدرسهای نامید؛ زیرا پژوهشهای متعدد نشان داده است که مهارتهای کلامی و کمی با پیشرفت تحصیلی همبستگی مثبت و قوی دارد.
۲٫ عامل توانشهای تحصیلی سیال: این عامل معرف مهارتهای شناختی لازم برای حل مسائل تازهای است که جواب آنها مستلزم محرکهای تصویری و غیرکلامی است. دانش اساسی برای حل این نوع مسائل، بیشتر از طریق تجارت عمومی و نه تحصیلات مدرسهای به دست میآید. این عامل مستلزم ابداع راهبردهای شناختی تازه یا انعطافپذیری در استفاده مجدد از این راهبردها برای رویارویی با موقعیتهای تازه است.
۳٫ حافظه کوتاهمدت: آزمونهای حافظه همیشه با نمره کل مقیاسهای بینه دارای همبستگی مثبت بوده است. پردازش اطلاعات در پژوهشهای شناختی جدید نیز عامل حافظه کوتاهمدت را به جنبههای پیچیدهتر کارکرد شناختی مربوط میسازد. بر پایه این پژوهشها حافظه کوتاهمدت دو فرایند را در برمیگیرد: (الف) ثبت و نگهداری موقت اطلاعات تازه بهدستآمده تا زمانی که بتواند در حافظه درازمدت اندوخته شود و در آنجا بایگانی گردد. (ب) نگهداری اطلاعاتی که برای انجام تکالیف جاری از حافظه درازمدت فراخوانده میشود. انتخابی که فرد در این مورد به عمل میآورد و راهبردهای حافظه کوتاهمدت که وی به کار میبرد، مشخص میکند که چه اطلاعاتی به دست میآید و چگونه اندوخته میشود و بعدها چگونه از حافظه درازمدت بازیابی میگردد. روابط بین حافظه کوتاهمدت و درازمدت و نیز رابطه بین حافظه و یادگیری مسائل پیچیده و حل آنها، نشان از اهمیت حافظه کوتاهمدت در مدلهای توانش شناختی است. همانطور که در مدل پیشنهادی ثرندایک و همکارانش (۱۹۸۶) دیده میشود، سه عامل استدلال کلامی، کمی و انتزاعی/ دیداری وجود دارد که در مقیاس جدید استنفوردـ بینه (چاپ چهارم، ۱۹۸۵) بهعنوان سومین سطح توانشهای شناختی بهکاررفته و در مقایسه با عامل سطوح اول و دوم، جنبه اختصاصیتری دارد و بیشتر وابسته به محتواست. بدین ترتیب، توسط مقیاس مذکور چهار حوزه کلی در توانشهای شناختی (استدلال کمی، کلامی، انتزاعی/ دیداری و حافظه کوتاهمدت)، اندازهگیری میشود. که نمره کل آنها معرف توانش استدلال عمومی است. این چهار حوزه در فرم تجدیدنظر شده مقیاس استنفورد ـ بینه بهوسیله ۱۵ خرده آزمون اندازهگیری میشود.
مقیاس هوشی و خرده مقیاسهای نسخه چهارم آزمون استنفورد- بینه
استدلال کلامی
• خزانه واژگان (۴۶ گویه): ۱۴ گویه این خرده آزمون، به شکل تصویری و بقیه بهصورت شفاهی یا نوشتاری ارائه شوند. آزمودنی باید بهطور شفاهی به آنها پاسخ دهد.
• درک مطلب (۴۲ گویه): در این خرده آزمونها، آزمودنی باید به تبیین چرایی برخی از مسائل بپردازد. برای مثال چرا ساختمانها، پلههای خروج اضطراری دراند؟
• مهمل یابی (۳۲ گویه): آزمودنی باید علت مهمل بودن گویهها را بیان کند. برای مثال با مشاهده تصویر یک ماهی در حال قدم زدن، خطاهای موجود در تصویر را بیان کند.
• روابط کلامی (۱۸ گویه): در این خرده آزمون، چهار مفهوم به آزمودنی ارائه میشود. او باید یکی از آنها را که با دیگری تفاوت دارد، شناسایی کند و علت تفاوت را توضیح دهد. برای مثال از بین اسامی حمید، احمد، محسن و تهرانی باید تهرانی را که با سایر موارد تفاوت دارد انتخاب کند و علت آن را نیز ذکر کند.
استدلال کمی
• محاسبه (۴۸ گویه): این خرده آزمون، مهارتهای محاسباتی را در دو شکل ارزیابی میکند. ۱۲ سؤال برای خردسالان طراحی شده است که مستلزم پاسخدهی به پرسشهای ریاضیات از طریق شمارش مکعبها و جعبههاست. همچنین برای افراد سنین بالاتر نیز سؤالات بهصورت تصویری یا نوشتاری طراحی شده است.
• سری اعداد (۲۶ گویه): در این خرده آزمون مجموعهای از اعداد ارائه میشود و انتظار میرود که آزمودنی قاعده توالی این اعداد را بیابد. برای مثال اعداد ۴، ۹، ۱۶، ۲۵، ۳۶ به ترتیب ارائه میشوند و از آزمودنی خواسته میشود که عدد بعدی را بنویسد.
• ساخت معادله (۱۸ گویه): در هر سؤال تعدادی عدد و نماد ریاضی وجود دارد که آزمودنی باید آنها را بهگونهای در کنار هم قرار دهد که یک معادله منطقی تشکیل دهد. برای مثال اعداد و نمادهای ۲،۲،۸،۴،+ و = داده میشود. انتظار میرود فرد این اعداد و نمادها را بهصورت ۸=۴+۲×۲ مرتب کند.
استدلال انتزاعی/ دیداری
• تحلیل الگو (۳۶ گویه)؛ ازآنجاییکه مقیاس استنفوردـ بهینه برای دامنه سنی گستردهای کاربرد دارد، در این خرده آزمون دو مجموعه سؤال وجود دارد. برای کودکان کم سن تختههایی با سه سوراخ بهصورت اشکال هندسی طراحی شدهاند. کودک باید اشکال هندسی که در اختیار او قرار داده میشود را در جای مناسب خود قرار دهد. در مورد افراد سنین بالاتر، بیش از ۹ مکعب با الگوهای هندسی متفاوت در اختیار آنها قرار داده میشود، سپس طرحهایی به آنها نشان داده میشود. آزمودنیها باید با استفاده از مکعبها، طرح را بازسازی کنند به آزمودنیها بر اساس درستی و مدتزمان ساخت الگو امتیاز داده میشود.
• نسخهبرداری (۲۸ گویه): در این خرده آزمون، گویهها بهطور فزایندهای پیچیده میشوند و آزمودنی باید طرحها را کپی کند. در سطوح سنی پایین، طرح با استفاده از مکعبها و در سطوح سنی بالاتر با استفاده از کاغذ و مداد کپی میگردند.
• ماتریسها (۲۶ گویه): پرسشهای این خرده آزمون به دو صورت مطرح میشوند. ۲۲ گویه که برای خردسالان طراحی شدهاند چندگزینهای هستند، بدین ترتیب که ابتدا ۱۲ ماتریس ۲×۲ و سپس ۱۰ ماتریس ۳×۳ وجود دارد که آزمودنی جاهای خالی ماتریس را از طریق انتخاب پاسخ مناسب پر میکند. چهار ماتریس ۳×۳ نیز برای افراد سنین بالاتر طراحی شده است که آزمودنی باید پاسخ صحیح را در ماتریسها بنویسد.
• تا کردن و برش کاغذ (۱۸ گویه): در این خرده آزمون، گویهها بهصورت چندگانهای و تصویری است. هر گویه شامل دو قسمت است؛ ساقه سؤال و گزینههای آن. در ساقه سؤال، آزمونگر یک ورق کاغذی مستطیل شکل را به آزمودنی نشان میدهد. سپس کاغذ را در حضور او تا میزند و مقداری از آن را میبرد. آزمودنی باید شکلی را که پس از باز شدن کاغذ حدس میزند از میان گزینههای پیشنهادی انتخاب کند.
حافظه کوتاهمدت
• حافظه مهرهها (۴۲ گویه): در این خرده آزمون از مهرههای رنگی (قرمز، سفید و آبی) و با شکلهای گوناگون (تخت، کروی، مخروطی و استوانهای) استفاده میشود. نوع گویهها به سن آزمودنی بستگی دارد. در سطوح سنی پایینتر آزمودنی باید به یک مهره به مدت دو ثانیه (یا دو مهره به مدت سه ثانیه) نگاه کند، سپس مهره موردنظر را از روی کارتی که شامل تصویر مهرههای متفاوت است، بیابد. در سطوح سنی بالاتر آزمودنی باید به پنج مهره با رنگها و اشکال متفاوت که به بند کشیده شده است، نگاه کند، سپس مانند آن را درست کند.
• حافظه جملهها (۴۲ گویه): آزمونگر در این خرده آزمون، جملاتی را برای آزمودنی میخواند. ۴۲ جمله از ساده تا پیچیده مرتب شدهاند، آزمودنی باید آنها را بهطور شفاهی تکرار کند.
• حافظه ارقام (۱۲گویه): آزمونگر مجموعهای از ارقام را میخواند و آزمودنی باید آنها را تکرار کند. در نیمی از گویهها، آزمودنی باید ارقام را به ترتیب از آخر تکرار کند.
• حافظه اشیاء (۱۴ گویه): گویههای این خرده آزمون، حافظه دیداری را ارزیابی میکند. یک شی به مدت یک ثانیه به آزمودنی نشان داده میشود. او باید به مدت یک ثانیه به آن بنگرد، سپس شیء دیگری به همین ترتیب در معرض دید او قرار داده میشود، آزمودنی باید این شیء را نیز به مدت یک ثانیه نگاه کند. آزمونگر در انتها، تصویری از مجموعهای از اشیاء را به آزمودنی نشان میدهد و او باید اشیایی را که قبلاً دیده است در تصویر نشان دهد. در سطوح سنی بالاتر تعداد اشیایی که آزمودنی باید مشاهده و بازیابی کند، بیشتر میشود.
ویژگیهای روانسنجی آزمون
روایی: در ویرایش چهارم مقیاس هوشی استنفورد ـ بینه، روایی سازه بر اساس تحلیل عاملی محاسبه شده است. نتیجه تحلیل عامل مؤید وجود عوامل در تمام گروههای سنی است ولی ساختار عاملی در حیطههای مختلف سنی گوناگون، متفاوت است. در مورد روایی همزمان آزمون نیز مطالعات متعددی صورت گرفته است. در یک بررسی که با استفاده از کودکان سنین دو و ده سال صورت گرفته است، همبستگی مقیاس استنفوردـ بهینه نسخه جدید با قدیم ۸۱/۰ گزارش شده است. در مطالعه دیگری که با استفاده از کودکان شش و سیزدهساله صورت گرفته است، همبستگی این آزمون با مقیاس هوش وکسلر کودکان ۸۳/۰ و با مقیاس هوش وکسلر پیشدبستانی ۸۰/۰ و با مقیاس هوش وکسلر بزرگسالان ۹۱/۰ گزارش شده است. همچنین هشت مطالعه نیز در تأیید روایی این آزمون با استفاده از دانشآموزان تیزهوش، دانشآموزان با ناتوانایی یادگیری و دانشآموزان کمتوان ذهنی صورت گرفته است. بر اساس آنها، میانگین هوشبهر تیزهوشی ۳/۱۲۳، دانشآموزان ناتوانایی یادگیری ۱/۸۵ و دانشآموزان با کمتوان ذهنی ۹/۵۴ گزارش شده است (اسکات، ۱۹۹۹).
باوجود تمام اینها بسیاری از متخصصان در استفاده از این آزمون برای کودکان در معرض خطر احتیاط را توصیه میکنند (سیلور و همکاران، ۲۰۰۰). گرانو و همکاران (۲۰۰۰) بر این عقیدهاند که مقیاس مذکور برای کودکان سهساله در معرض خطر، دقت کافی ندارد.
پایایی: همسانی درونی آزمون با استفاده از فرمول کودر- ریچاردسون ۲۰ (KR-20) محاسبه شده است. در دفترچه راهنمای آزمون ضریب پایایی برای هر خرده آزمون، در هر حیطه و کل آزمون گزارش شده است. ازآنجاییکه پایایی خرده آزمونها از کل کمتر است، متخصصان پیشنهاد کردهاند که در فرآیند تصمیمگیری از نمره نهایی استفاده شود. ضریب پایایی کل آزمون ۹۵/۰ تا ۹۹/۰ گزارش شده است. پایایی این آزمون با روش باز آزمایی نیز برای گروههای سنی پنج و هشت سال در دسترس است. ضرایب پایایی برای دو گروه مذکور به ترتیب ۹۱/۰ و ۹۰/۰ است. ضریب پایایی با روش KR-20 برای هر سطح متفاوت است. هرچه تعداد خرده آزمونها در هر سطح بیشتر باشد. ضریب پایایی نیز بالاتر است.
اجرا و نمرهگذاری
اجرای مقیاس هوشی استنفوردـ بینه به وسایل و ابزارهای نیاز دارد که همراه با خود آزمون است و از قبل باید آماده شده باشد و شامل: جعبه اسباببازیهای مناسب برای سنین پایین، دو کتابچه کارتهای چاپی، یک کتابچه برای ثبت پاسخها و یک جلد راهنمای آزمون است. آزمونها به سطوح سنی از ۲ سالگی تا بزرگسالان برجسته تقسیم شدهاند و برای سنین ۲ تا ۵ سالگی فواصل نیمسال منظور شده است. با توجه به اینکه پیشرفت ذهنی در سنین اولیه سریع است اندازهگیری تغییرات آن در فاصلههای ششماهه هم مطلوب و هم عملی به نظر میرسد. بقیه سطوح آزمون به بزرگسال متوسط و بزرگسال برجسته اختصاص یافته است. برای هر یک سطوح سنی ۶ آزمون منظور شد. ولی سطح بزرگسال متوسط و دارای ۸ آزمون است (براهنی، ۱۳۸۵).
در کنار آزمون هر سطح یک آزمون ذخیره وجود دارد که به لحاظ دشواری تقریباً معادل سایر آزمونهای سطح سنی است و میتواند جانشین هر یک از آنها شود. از طرف دیگر از میان آزمونهای هر سطح سنی چهار آزمون با توجه به میزان اعتبار و درجه معرف بودن انتخاب شدهاند و از مجموع آنها مقیاس کوتاهی فراهم آمده تا در مواقعی که وقت کافی برای اجرای مقیاس کامل وجود ندارد از آن استفاده شود.
اجرای مقیاس هوشی استنفوردـ بینه همانند اغلب آزمونهای انفرادی مستلزم وجود آزمایندگان مجرب است. هم اجرا و هم نمرهگذاری اکثر آزمونهای استنفوردـ بینه کار نسبتاً پیچیدهای است. در نتیجه اجرای موفقیتآمیز آن مستلزم آشنایی و تجربه وسیع با مقیاس هوشی است. هنگام آزمایش با استنفوردـ بینه لازم نیست همه آزمودنیها به تمام مادههای مقیاس پاسخ دهند. هر آزمودنی فقط با سطوح سنی خاصی از مقیاس هوشی که متناسب با سطح هوشی اوست، آزمایش میشود. آزمایش اطفال خردسال در ۳۰ الی ۴۰ دقیقه صورت میگیرد و زمان لازم برای آزمایش افراد بزرگتر بندرت از یک ساعت و نیم تجاوز میکند. روش مرسوم این است که آزمایش در سطحی مختصر پایینتر از سطح سن ذهنی آزمودنی آغاز شود؛ بنابراین آزمونهایی که نخست اجرا میشود باید به حد کافی ساده باشد که اعتمادبهنفس آزمودنی را برانگیزند ولی درعینحال نباید بهاندازهای ساده باشد که موجب بیحوصلگی و کسالت آزمودنی شود. هرگاه آزمودنی در یکی از آزمونهای سطح آغازین ناموفق شود سطح سنی پایینتری ارائه میگردد تا سرانجام به سطحی برسیم که آزمودنی بتواند به تمام آزمونهای آن بهدرستی پاسخ دهد. این سطح را «سن پایه» نامیدهاند. سپس آزمایش ادامه مییابد تا سرانجام با سطحی برسیم که آزمودنی نتواند به هیچیک از آزمونهای آن بهدرستی پاسخ دهد. این سطح اخیر را «سن توقف» نامیدهاند با رسیدن به این مرحله آزمایش متوقف میشود.
مقیاسهای هوش وکسلر
دیوید وکسلر (۱۹۷۴) هوش را ظرفیت کلی افراد برای شناخت محیط پیرامون و انطباق با آن تعریف کرده است (میلتون جی دن، ۲۰۰۶) و بهعبارتدیگر قابلیت فرد برای انجام فعالیتهای هدفمند، تفکر عقلانی و برخورد کارآمد با محیط.
مقیاس هوشی بزرگسالان وکسلرـ تجدیدنظر شده
وکسلر بر این عقیده بود که هوش ماهیتی کلی دارد و معرف بخشی از شخصیت است و با بهرهگیری از این عقیده خود ۱۱ خرده آزمون را که ترکیبی از آزمون تجدیدنظر شده ۱۹۳۷ استنفورد بینه (درک و فهم؛ محاسبه، حافظه فراخنای ارقام، شباهتها و گنجینه لغات)، امتحانات گروهی ارتش (تنظیم تصاویر) طراحی مکعبهای که (طراحی مکعبها)، آزمون ارتشی آنها (اطلاعات، درک و فهم)، آزمون ارتشی بتا (نماد ارقام، کدگذاری)، آزمون تکمیل شیلی (تکمیل تصاویر) و آزمون پینترـ پاترسون (الحاق تصاویر) بودند با هم ترکیب نمود و در سال ۱۹۳۹ با عنوان مقیاس هوشی وکسلر ـ بلویو منتشر ساخت (دومینو و دومینو، ۲۰۰۶). مقیاس مذکور در سال ۱۹۵۵ توسط وکسلر تجدیدنظر شد و عنوان مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان (WAIS) (وکسلر، ۱۹۵۵) به خود گرفت و تجدیدنظر شده ۱۹۸۱ بر مبنای ۱۸۸۰ نفر که معرف جمعیت آماری در سال ۱۹۷۰ در نه گروه سنی مختلف تدوین شد و بالاخره نسخه تجدیدنظر شده مقیاس هوشی وکسلر بزرگسالان (WAIS- III) در سال ۱۹۸۸ منتشر گردید (کریتنسن، ۲۰۰۷). مقیاس هوشی وکسلر بزرگسالان (WAIS- III) که برای ارزیابی افراد بالای ۱۶ سال طراحی شده است (بودن و همکاران، ۱۹۹۹) دارای خرده آزمونهای کلامی و غیرکلامی است:
آزمونهای کلامی آزمونهای غیرکلامی
اطلاعات تکمیل تصاویر
درک مطلب مرتب کردن تصاویر
شباهتها طراحی مکعبها
حساب جور کردن اشیاء
واژگان کدگذاری
فراخنای ارقام جستجوی نمادها
جملهها مازها
مرتب کردن اعداد و حروف استدلال ماتریس
اجرا و نمرهگذاری
همانطور که گفته شد، مقیاس هوشی وکسلر بزرگسالان (WAIS- III) برای ارزیابی افراد بالای ۱۶ سال طراحی شده است. اگرچه ممکن است برای افراد پایینتر از ۱۶ سال مفید و مؤثر باشد ولی سؤالات، مواد آزمون و دستورالعملهای اجرایی آن برای افراد بالای ۱۶ سال مناسب بود و هنجارهایی آن فقط برای افراد این سن تهیه شده است. مقیاس باید توسط افراد مجرب و آموزشدیده اجرا و نمرهگذاری شود. آزماینده باید با دقت دستورالعملهای ارائهشده در دفترچه راهنمای مقیاس را اجرا نماید.
در نمرهگذاری آزمون، نمرههای خام در هر خرده مقیاس به نمرههای استاندارد با میانگین ۱۰ و انحراف استاندارد ۳ تبدیل میشوند. سپس نمرات خرده آزمونهای کلامی و غیرکلامی و سپس هوشبهر کل بهطور جداگانه محاسبه میشوند. میانگین مقیاس هوشی وکسلر بزرگسالان ۱۰۰ و انحراف استاندارد آن ۱۵ است. در خرده آزمونهای مختلف، سیستم نمرهگذاری متفاوتی به کار گرفته میشود. در خرده آزمونهای اطلاعات، فراخنای ارقام، جملهها و تکمیل تصاویر و طرحهای هندسی به نمرهها وزن داده نمیشود بلکه پاسخها صحیح یا غلط محسوب میشوند، درحالیکه در خرده آزمونهای واژگان، شباهتها و درک مطلب به نمرهها وزن داده میشود. در این خرده آزمونها به پاسخ غلط نمره صفر، به پاسخهای سطح پایین (ازنظر انتزاعی) نمره یک و به پاسخهای انتزاعی نمره دو تعلق میگیرد. افرادی که در مدتزمان کمتری تکالیف را انجام دهند، امتیاز بیشتری دریافت میکنند. البته وزن دادن به پاسخها با توجه به ملاحظات ویژه متفاوت است. هنگامیکه آزمودنی دارای مشکلات حرکتی است که بر سرعت پاسخدهی او تأثیر میگذارد، نمیتوان عامل زمان را برای او همانند آزمودنی بهنجار در نظر گرفت (ساک لوفسک و ویز، ۲۰۰۸).
پایایی
پایایی خرده آزمونهای کدگذاری، نماد ارقام و جستجوی نمادها با استفاده از روش باز آزمایی محاسبه شده است. ولی پایایی سایر خرده آزمونها در هر سه مقیاس هوشی با روش دونیمه کردن و با استفاده از فرمول اسپیـرمنـ بـراون محاسبه گردیده است. در (WAIS- III) پایایی خرده آزمونهای کلامی ۹۶/۰ تا ۹۸/۰، خرده آزمونهای غیرکلامی بین ۹۳/۰ تا ۹۶/۰ و پایایی کل آزمون ۹۷/۰ تا ۹۸/۰ گزارش شده است (مور و همکاران، ۱۹۹۹، دومینو و دومینو، ۲۰۰۶، دن، ۲۰۰۶). در WAIS- III پایایی خرده آزمونهای کلامی ۹۲/۰ تا ۹۶/۰ خرده آزمونهای غیرکلامی ۸۰/۰ تا ۹۴/۰ و کل آزمون ۹۴/۰ تا ۹۷/۰ گزارش شده است (لسلی اتکینسون و همکاران، ۱۹۹۰، اسکوبرگ، ۲۰۰۸، ویز ۲۰۰۶) در WPPSI، پایایی خرده آزمونهای کلامی ۸۶/۰ تا ۹۶/۰ خرده آزمونهای غیرکلامی ۸۵/۰ تا ۹۳/۰ و کل آزمون ۹۰/ تا ۹۷/۰ گزارش شده است (لوبلو و گولگوز، ۱۹۹۱).
روایی
مقیاس WAIS- III در مقایسه با نسخههای پیشین این مقیاس روایی بیشتری دارد. روایی ملاکی آن نیز با چند روش بررسی شده است. نمرههای حاصل از WAIS- III با نمرههای حاصل از ماتریسهای پیشرونده ریون و ویرایش چهارم مقیاس مقیاس هوشی استنفوردـ بینه همبستگی معنادار نشان داده است، علاوه بر این همبستگی نمرههای حاصل از WAIS- III با آزمونهای انفرادی پیشرفت تحصیلی وکسلر نیز بالا گزارش شده است. در مورد روایی سازه این مقیاس هوشی شواهد اندکی وجود دارد که از مطالعات تحلیل عاملی و همبستگی با مقیاسهایی که توجه و تمرکز، حافظه، زبان، سرعت حرکت، مهارتهای حرکتی ظریف، پردازش فضایی و حل مسئله را اندازهگیری میکنند، حاصل شده است. (دن، ۲۰۰۶، فلانگان و کافمن، ۲۰۰۴).
اغلب اطلاعاتی که در مورد روایی WISC- III در دفترچه راهنمای آن ارائه شده است با استفاده به شواهد مربوط به روایی WISC- R است. متخصصان شواهدی در مورد روایی افتراقی و همگرایی این مقیاس هوشی ارائه دادهاند. آنها همبستگی بالای نمرههای حاصل از WAIS-III و WAIS-R را مبین آن دانستهاند که هر دو آزمون سازه مشترکی را میسنجید. همبستگی WAIS-III با آزمون توانایی مدرسهای اتیسـ لنون ۷۳/۰ و با مقیاس توانایی افتراقی ۷۰/۰ تا ۸۰/۰ گزارش شده است (اسکوبرگ و همکاران ۲۰۰۸). بهمنظور تعیین روایی سازه مقیاس WISC-R از رابط هوشبهر با سن و گروه شغلی و میزان تحصیلات پدر با عنوان موقعیت اقتصادیـ اجتماعی استفاده گردید و همچنین رابطه هوشبهر با آخرین معدل تحصیلی نیز برای تعیین روایی مقیاس بررسی شد که همه این متغیرها همبستگی بالایی با هوشبهر حاصل از آزمون وکسلر داشتند (شهیم، ۱۳۸۵).
شواهد مربوط به روایی WPPSI در دفترچه راهنمای آن آمده است. همبستگی این مقیاس با مقیاس تجدیدنظر مقیاس هوشی کودکان وکسلر (WISC-R) که با استفاده از اجرا روی ۵۰ کودک ۷۲ تا ۸۶ ماهه صورت گرفته، بسیار بالا گزارش شده است. ویرایش چهارم استنفورد- بینه نیز با این آزمون همبستگی متوسط داشته است. همبستگی بین نمرههای حاصل از WPPSI و مجموعه ارزیابی کافمن پایین گزارش شده است (لوو و همکاران، ۱۹۸۷).
یکی از نشانههای روایی مقیاس هوشی وکسلر همبستگی بین آزمونهای مختلف است. اطلاعات حاصل از این هنجاریابی، نشانگر همبستگی مثبت این آزمونها با هم است. بررسی این همبستگیها نشان میدهد که آزمونهای کلامی با یکدیگر و آزمونهای عملی با هم همبستگی بیشتری دارند. این واقعیت با نظریه زیر بنایی مقیاس وکسلر انطباق داشته و مورد انتظار بوده است. ضرایب همبستگی همچنین با افزایش سن افزایش مییابد که این واقعیت نیز با مبانی نظری مربوط به توسعه هوش منطبق است (رضویه و شهیم ۱۳۸۷).
از طرف دیگر فیشر (۱۹۸۶) نشان داده که آزمون WAIS-III برای افراد کمتوان ذهنی مناسب نیست و روایی کافی را ندارد و همچنین واتکینز و وریل (۲۰۰۰) اظهار میدارند به علت زیاد بودن فاصله اطمینان نمرههای میانگین (۳+/-) در تمامی خرده مقیاسهای وکسلر این آزمون قادر با تفکیک دانشآموزان با اختلال یادگیری و دانشآموزان بدون اختلال یادگیری نیست.
بر اساس مطالعهای که بهمنظور بررسی ثبات نمرههای هوشبهر حاصل از WISC- III برای دانشآموزان با ناتوانیهای یادگیری توسط اسمیت، براملت و هیکس (۲۰۰۰) صورت گرفته است، نرمهای ۲۰/۰ دانشآموزان در کل مقیاس و ۳۳/۰ در حداقل یکی از سه مقیاس هوشی کلامی و غیرکلامی و کل آزمون بهطور معناداری تغییر کرده است.
ساختار عاملی مقیاس هوشی وکسلر در خرده آزمونهای کلامی، غیرکلامی و کل آزمون بررسی شده است. کانس، واتکفیز وارد، کانیوز و ووریل (۲۰۰۵) گروهی از دانشآموزان آمریکایی ـ آفریقایی را آزمون کردند، در مطالعه آنها بهاستثنای سرعت پردازش و توانایی تمرکز بقیه عوامل تأیید شدند.
لازم به ذکر است که ملاحظات اجرایی و نمرهگذاری به همراه روایی و اعتبار که در بالا ذکر آنها گذشت بهصورت یکجا در مورد سه فرم مقیاس هوش وکسلر بحث شد و از تکرار جداگانه و تکبهتک آنها خودداری شده است.
مقیاس هوشی وکسلر برای کودکانـ ویرایش سوم
وکسلر در سال ۱۹۴۶ به فکر تدوین آزمونی برای کودکان افتاد و در سال ۱۹۴۹ این آزمون ساخته شد. مقیاس هوشی وکسلر کودکان در آغاز بهعنوان فرم موازی مقیاس اصلی وکسلرـ بلویو تهیه شد. بسیاری از سؤالهای آن از سؤالهای مقیاس بزرگسالان انتخاب و سؤالهای سادهتر مشابهی به هر یک از آزمونهای فرعی افزوده شد. فرم اولیه مقیاس هوشی وکسلر کودکان از ۵ سال تا ۱۵ سال کاربرد داشت و برای هر سن زمانی معین (هر سه ماه) یک جدول تبدیل نمرات خام به نمرات تراز شده داشت. این آزمون در سال ۱۹۷۲ مورد تجدیدنظر قرار گرفت و در سال ۱۹۷۴ انتشار یافت، آزمون تجدیدنظر شده دامنه سنی ۶ سال تا ۱۷ سال را در برمیگیرد. مقیاس هوشی وکسلر کودکان از ۱۲ خرده آزمون تشکیلشده که به دو گروه کلامی و غیرکلامی تقسیم میشوند. خرده آزمونهای این مقیاس هوشی به ترتیب زیر میباشد:
مقیاس کلامی
۱٫ اطلاعات عموم
۲٫ شباهتها
۳٫ محاسبه عددی
۴٫ گنجینۀ لغات
۵٫ درک مطلب
۶٫ حافظۀ عددی
مقیاس غیرکلامی
۱٫ تکمیل تصویرها
۲٫ تنظیم تصویرها
۳٫ طراحی با مکعبها
۴٫ الحاق قطعهها
۵٫ کدگذاری
۶٫ مازها
مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان در حال حاضر از بهترین انواع آزمونهای هوش جهت سنجش هوش کودکان به شمار میرود و هنوز هم در نوع خود بیرقیب است و در تمامی جداول مربوط به ده آزمون معتبر روانشناسی جزء ده آزمون اول نام برده میشود.
در همۀ خرده آزمونها، سؤالها به ترتیب سطح دشواری یعنی از آسان به مشکل تنظیم شده است. برای تبدیل نمرات خام به نمرات تراز شده برای هر گروه سنی (۴ ماه) هنجار جداگانهای تنظیم شده است.
مقیاس هوشی پیشدبستانی وکسلر
این مقیاس در سال ۱۹۶۷ انتشار یافت که مخصوص آزمایش کودکان ۴ تا ۵/۶ ساله میباشد و شامل ۱۱ آزمون فرعی است که از میان آنها ۱۰ آزمون فرعی برای به دست آوردن هوشبهر کودک مورداستفاده قرار میگیرند. در این مقیاس هوشی ، ۸ آزمون فرعی، صورت سادهتر آزمونهای فرعی مشابه در مقیاس هوشی کودکان است ولی بهجای سه آزمون فرعی مقیاس کودکان که به عللی نامناسب بودند سه آزمون فرعی جدید تهیه شده است. مثل مقیاسهای کودکان و بزرگسالان، آزمونهای فرعی این مقیاس نیز به دو گروه کلامی و غیرکلامی تقسیم میشوند و میتوان هوشبهر کلامی، هوشبهر غیرکلامی و هوشبهر کل را محاسبه کرد؛ مانند مقیاس کودکان در این مورد نیز آزمونهای فرعی کلامی و غیرکلامی بهطور متناوب اجرا میشوند تا با ایجاد تنوع بتوان علاقه و همکاری کودک را جلب و حفظ کرد. کودک را میتوان در یک یا دو جلسه در مدت ۵۰ تا ۷۵ دقیقه آزمایش کرد. خرده آزمونهای این مقیاس در زیر آورده شده است.
مقیاس هوشی کلامی – مقیاس هوشی غیرکلامی
اطلاعات عمومی – خانه حیوانات
معانی واژهها – تکمیل تصویرها
حساب – مازها
شباهتها – طرحهای هندسی
درک مطلب – طراحی با مکعبها
جملهها (آزمون ذخیره)
آزمون فرعی «جملهها» یک آزمون حافظه است که جانشین آزمون فرعی فراخنای ارقام مقیاس کودکان شده است. آزماینده هر یک از جملهها را میخواند و کودک باید آن را بلافاصله از حفظ بگوید. آزمون فرعی خانه حیوانات در اصل آزمون ارقام و نمادها در مقیاس بزرگسالان و یا آزمون رمزنویسی در مقیاس کودکان است. آزمون طرحهای هندسی مستلزم ۱۰ طرح ساده با یک مداد رنگی است.
در مورد مقیاسهای پیش از مدرسه و آمادگی نیز مثل مقیاسهای کودکان و بزرگسالان امکان استفاده از فرمهای کوتاه موردتوجه قرار گرفته است. کافمن نیز طبق معمول هشدار میدهد که از فرم کوتاه فقط باید در سرند کردن افراد و یا در مواقعی که وقت کافی برای اجرای مقیاس کامل وجود ندارد استفاده شود.
آزمون واژگان تصویری پی بادی
آزمون واژگان تصویری پی بادی ـ ویرایش سوم (دان و دان، ۱۹۹۷) یکی از آزمونهای انفرادی هوش است. این آزمون برای غربالگری توانایی کلامی به کار میرود. این آزمون نخستین بار در سال ۱۹۵۹ ساخته و در ۱۹۸۱ تجدیدنظر شده است. در ویرایش سوم آن بسیاری از ویژگیهای نسخههای قبلی حفظ شده است. برای مثال، آزمون دارای دو فرم موازی است؛ برای دامنۀ سنی گستردهای استفاده میشود و آزمودنی نیاز به خواندن گویهها ندارد. در ویرایش جدید اقلام گویهها به ۲۰۴ گویه در هر فرم افزایشیافته و دامنۀ سنی نیز بیشتر شده است (۲/۵ تا ۹۰ سال). هر فرم در بستهبندی جداگانه قرار دارد و شامل دفترچۀ راهنما، برگههای ثبت عملکرد آزمودنیها و دفترچۀ هنجارها میباشد. هر مجموعه شامل ۴ گویه آموزشی و ۱۷ مجموعه تصویر است. روش اجرای آزمون بدینصورت است که ابتدا آزمونگر مجموعهای از چهار تصویر را جلوی آزمودنی میگذارد و خود، نام هر تصویر را میخواند. آزمودنی باید بهمحض شنیدن نام هر تصویر آن را با دست نشان دهد. اجرای آزمون تقریباً ۱۵ دقیقه طول میکشد. نقطه شروع آزمون با توجه به سن آزمودنی تعیین میشود. گرچه ساتلر (۱۹۸۸) در مورد میزان کفایت اعتبار و روایی این آزمون هشدار داده است از این آزمون بهعنوان یک ابزار غربالگری در سنجش سطح ذهنی و عملکرد استفاده میشود.
نمرهگذاری و هنجارها
نمره خام آزمودنی مجموع پاسخهای درست است. نمرههای خام به فرمهای استاندارد و رتبههای درصدی تبدیل میشود. مقیاس PPVT-III در سال ۱۹۹۴ با استفاده از یک گروه ۹۰۸ نفری (۵/۲ تا ۲۱ ساله) هنجار شد. متغیرهای سن، جنسیت، منطقه جغرافیایی، تحصیلات والدین، قومیت و نژاد در انتخاب گروه نمونه در نظر گرفته شدند. این آزمون شامل ۴۸۰ گویه است که ۲۴۲ گویه آن ویرایش PPVT-R و ۲۳۸ گویه آن جدید است. آیتمها با استفاده از روشهای کلاسیک و نوین اندازهگیری، تجزیهوتحلیل شدند و در نتیجه ۷۵ گویه از آزمون حذف شد.
پایایی و روایی
سه نوع پایایی برای این آزمون در دفترچه راهنما گزارش شده است. ضریب باز آزمایی این آزمون ۹۲/۰ تا ۹۸/۰، همسانی درونی ۸۶/۰ تا ۹۷/۰ و همبستگی فرمهای همتا ۸۸/۰ تا ۹۶/۰ گزارش شده است. همبستگی PPVT-III با گویههای کلامی آزمونهای یادشده در مقایسه با گویههای غیرکلامی بیشتر بوده است. همبستگی این آزمون با مقیاسهای زبان نوشتاری و شفاهی هم بالا گزارش شده است.
آزمون دتروئیت استعداد یادگیری
آزمونهای استعداد یادگیری دتروئیت ـ ویرایش چهارم جدیدترین نسخۀ این آزمون است. بیکر و لیلاند (۱۹۶۷) این آزمون را برای نخستین بار به چاپ رساندند. در نسخۀ جدید آزمون سعی شده است، نقاط ضعف آن بهطور نظامدار برطرف شود. نسخۀ جدید دارای مواد جذابتری است، هنجارهای آن بهتر توصیف شدهاند و دادههای مربوط به پایایی و روایی آن نیز بیشتر است. خرده آزمون قطعات تصویری نیز حذف شده است.
آزمونهای استعداد یادگیری دتروئیت ـ ویرایش چهارم دارای چهار کاربرد مهم هستند: ۱- تعیین نقاط قوت و ضعف تواناییهای ذهنی آزمودنیها، ۲- شناسایی آزمودنیهایی که ازنظر تواناییهای مهم با همتایان خود تفاوت معناداری دارند. ۳- پیشبینی عملکرد فرد در آینده و ۴- استفاده در پژوهشهای مربوط به استعداد، هوش و رفتارشناختی.
این مقیاس دارای ده خرده آزمون است که برای افراد ۶ تا ۱۷ سال و یازده ماه طراحی شده است. مدتزمان اجرای آزمون، ۵۰ دقیقه تا دو ساعت است. مدتزمان اجرا به سن و سطح توانایی آزمونشوندگان بستگی دارد.
خرده آزمونها
• متضاد کلمهها: یک کلمه با صدای بلند برای آزمودنی خوانده میشود. او باید بتواند کلمه متضاد آن را بیان کند.
• توالی طرحها: به آزمودنی طرحهایی نشان داده میشود. سپس کارتها از معرض دید برداشته میشود و آزمودنی باید با مکعبهای در دسترس طرح را بازسازی کند.
• تکرار جمله: آزمونگر جمله را با صدای بلند میخواند و آزمودنی باید تکرار کند.
• وارونهسازی حروف: آزمودنی تعدادی حروف را بافاصله میخواند و آزمودنی باید از آخر آنها را تکرار کند.
• داستان سازی: آزمونگر تعدادی تصویر در اختیار آزمودنی میگذارد و از او میخواهد که آنها را مرتب کند و دربارۀ آنها داستانی بسازد.
• بازسازی طرحها: اشکال هندسی خاصی در فاصله زمانی در معرض دید آزمودنی قرار داده میشوند. آزمودنی باید در غیاب اشکال آنها را ترسیم کند.
• اطلاعات اساسی: دانش فرد در مورد زندگی روزمره، بیش از دانش حاصل از کتابهای درسی، در این خرده آزمون ارزیابی میشوند.
• روابط نمادین: آزمونگر طرح ناقصی را به آزمودنی نشان میدهد و او باید از میان شش طرح نشان دادهشده یکی را بهگونهای انتخاب کند که الگوی اولیه را کامل کند.
• زنجیره کلمهها: آزمودنی مجموعهای از کلمهها را بهصورت در هم برای آزمودنی میخواند. آزمودنی باید بتواند کلمهها را به ترتیب بیان کند.
• ترتیب داستان: آزمونگر تعدادی مقوا که بروی آنها تصاویری رسم شده است را به آزمودنی نشان میدهد. آزمودنی باید تصاویر را بهگونهای در کنار هم قرار دهد که گویای داستانی معنادار باشد.
آزمونهای هوشی غیرکلامی
بسیاری از آزمونهای هوش، غیرکلامی هستند. برخی از آنها بسیار گسترده و برخی فقط شامل کلمات و تصاویر هستند. به نظر متخصصان آزمونسازی، آزمونهای گروه دوم (کلمات ـ تصاویر) فینفسه سازۀ هوش را اندازه نمیگیرند. بلکه تنها جنبهای از هوش را میسنجد. در آزمونهای کلمهها ـ تصاویر بهطورمعمول از آزمودنی خواسته میشود، اسامی که برای او خوانده میشود را در تصویر نشان دهد. به نظر میرسد که بازیابی نام تصاویر بهتنهایی، مبین وجود هوش نیست. به همین دلیل پیشنهاد شده است که از نتایج این آزمونهای برای تصمیمگیری در مورد افراد استفاده نشود. در این بخش به برخی از آزمونهای غیرکلامی اشاره میشود.
تست هوش غیرکلامی
هامیل، پیرسون و ویدرهولت (۱۹۹۷) آزمون جامع هوش غیرکلامی (CTONI) را طراحی کردهاند. هدف از طراحی این آزمون ایجاد ابزاری مستقل از عامل زبان در ارزیابی تواناییهای ذهنی بوده است. با استفاده از مقیاس CTONI میتوان تواناییهای غیرکلامی سطح بالا مانند تعمیم دهی و تأثیرگذاری و تواناییهای غیرکلامی سطح پایین مانند کپی کردن را اندازهگیری کرد. در این آزمون سه توانایی قیاس، طبقهبندی و مرتب کردن اندازهگیری میشوند. هر یک از این تواناییها از طریق اشکال و تصاویر گوناگون ارزیابی میگردند. مقیاس CTONI شامل شش خرده مقیاس است: قیاسهای تصویری، قیاسهای هندسی، طبقههای تصویری، طبقههای هندسی و توالی تصویری و توالی هندسی، در دو خرده آزمون قیاسها، چند شکل یا تصویر به آزمودنی نشان داده میشود. او باید پاسخ صحیح را از بین پنج پاسخ موجود انتخاب کند. در دو خرده آزمون طبقهبندی، دو عضو از یک طبقه به آزمودنی نشان داده میشود، او باید عضو سوم را از میان پنج پاسخ موجود انتخاب کند. در دو خرده آزمون مرتب کردن تعدادی تصویر یا شکل که دارای روابطی با یکدیگر هستند آمده است. آزمودنی باید از میان پاسخهای موجود یکی را که با تصاویر یا اشکال موردنظر رابطه دارد انتخاب کند. مقیاس CTONI برای افراد ۶ تا ۱۸ ساله طراحی شده است و بهصورت شفاهی و پانتومیم اجرا میشود. بر همین اساس، ابزار مناسبی برای ارزیابی استعداد یادگیری افراد با آسیب شنوایی و افراد با زبانهای بیگانه به شمار میآید.
تست هوش غیرکلامی ـ ویرایش سوم
این آزمون (TONI-3) سومین ویرایش آزمودنی است که نخستین بار در سال ۱۹۸۲ به چاپ رسید و در سال ۱۹۹۰ تجدیدنظر شد (براون، سیرینا و جانسون، ۱۹۹۷). این آزمون، انفرادی است و مدتزمان اجرای آنطور متوسط ۱۵ دقیقه است. این آزمون بهصورت پانتومیمی اجراشدنی است زیرا پاسخگویی به گویههای آن به خواندن، نوشتن، صحبت کردن یا گوش دادن نیاز ندارد.
مقیاس TONI-3 به دو شکل طراحی شده است که در هر یک دارای ۴۵ گویه است، آزمودنی در تمام گویهها باید از طریق شناخت روابط اشکال به گویهها پاسخ دهد. او باید با انتخاب درست گزینهها به تکمیل اشکال بپردازد. در این آزمون چند نوع گویه وجود دارد: همتا کردن ساده، قیاسها، طبقهبندی تسلسلها و تقاطعها. این آزمون برای افراد با اختلال گویایی، آسیب شنوایی، آسیب حرکتی، فلج مغزی و افراد دارای فرهنگ و زبان بیگانه مناسب است.
مقیاس عملکرد بینالمللی لایتر ـ تجدیدنظر شده
مقیاس عملکردی بینالمللی لایتر ـ تجدیدنظر شده (روید و میلر، ۱۹۹۷) یکی از جدیدترین نسخههای این آزمون است. نخستین نسخۀ این آزمون در سال ۱۹۲۹ بهمنظور ارزیابی هوش بهصورت غیرکلامی به چاپ رسید و بیش از ۶۵ سال از آن استفاده شد. آرتور (۱۹۵۰) این آزمون را مجدداً هنجاریابی کرد ولی گویههای آن را تغییر نداد. آزمون لایتر شامل مکعبهای چوبی است. پاسخگویی به گویههای این آزمون به نوشتن یا سخن گفتن نیاز ندارند، به همین دلیل برای افراد با آسیب شنوایی، آسیب مغزی و اختلالهای ارتباطی بسیار مناسب است. در ضمن، آزمون به زبان خاصی وابسته نیست و کلیۀ افراد با زبانهای متفاوت میتوانند به آن پاسخ دهند. همچنین ازآنجاییکه آزمون لایتر نابسته به فرهنگ است برای افراد با فرهنگهای متفاوت بسیار مناسب تشخیص داده شده است.
آزمون لایتر برای افراد ۲ تا ۲۰ ساله طراحی شده است و عملکردهای ذهنی را در ۴ حیطه میسنجد: ۱٫ استدلال ۲٫ تجسم ۳٫ حافظه و ۴٫ توجه. در حال حاضر آزمون لایتر بهصورت دفترچۀ مقوایی و رنگی نیز در دسترس است. این شکل از آزمون، بسیار سبکتر و کمحجمتر است.
آزمون توانایی غیرکلامی ناگلیری
آزمون توانایی غیرکلامی ناگلیری-NNAT) ناگلیری، ۱۹۹۷) آزمودنی انفرادی است که با استفاده از اشکال و طرحهایی به شکل ماتریسهای پیشرونده به ارزیابی توانایی غیرکلامی افراد کودکستانی تا پیشدانشگاهی میپردازد. این آزمون، نسخۀ تجدیدنظر شدۀ آزمون شباهتهای ناگلیری (۱۹۸۵) است. آزمون مذکور در چند سطح طراحی شده است که هر سطح در پایههای کلاسی خاصی بهکاربرده میشود. آزمون شامل گویههای تکمیل الگو، قیاس، مرتب کردن و تجسم فضایی است و برای دانشآموزان با زبان و فرهنگ بیگانه و دانشآموزان با ناتوانی یادگیری نیز مناسب است.
مقیاسهای رشدی برای خردسالان و نوباوگان
دوره قبل از دبستان را به دو دوره شیرخوارگی (از تولد تا ۱۸ ماهگی) و دورۀ پیشدبستان (از ۱۸ تا ۶۰ ماهگی) تقسیم میکنند. برای اجرای آزمون روی شیرخوارگان نمیتوان از دستورات شفاهی استفاده کرد. لذا آنها را در حالت آرمیده یا درحالیکه کسی آنها را بغل کرده، میتوان آزمایش و مشاهده کرد. آزمون آنها بیشتر مربوط به تحول حسیـ حرکتی است. در این آزمونها بهتر است غیر از ویژگیهای حرکتی به ویژگیهای اجتماعی و شناختی نیز توجه شود. در زیر به شرح مختصر این آزمونها میپردازیم.
مقیاس رشدی گزل
گزل و همکارانش طی سالیان متمادی صدها کودک را آزمایش کردهاند تا بتوانند به کمک آزمونهای ساده و به کمک مشاهده، هنجارهای رشد را از تولد تا ۵۶ هفتگی تهیه کنند. گزل مطالعاتی هم در مورد کودکان سنین بالا انجام داده است. در سایۀ کوششهای طولانی و خستگیناپذیر او آزمونی تحت عنوان «آزمون رشد گزل» تهیه شده است. این آزمون سطح روانی کودک را در چهار زمینۀ اصلی تعیین میکند: الف) رفتار حرکتی، ب) رفتار سازگاری (مخصوصاً هماهنگی بینایی ـ حرکتی)، حج) زبان که شامل کلیۀ وسایل ارتباطی با محیط اطراف و درک آن، د) رفتار اجتماعی (کسب عادات اجتماعی، بهطورکلی آثار تعلیم و تربیت). بهآسانی میتوان درک کرد که این نوع آزمایشها تنها از طریق انجام آزمونها، در معنای دقیق کلمه، تحقق نمییابد. مشاهدۀ منظم کودک اهمیت بسزایی دارد. باوجوداین گزل وسایل استانداردشدهای را برای یکنواخت کردن شرایط آزمایش پیشبینی کرده است (اسباببازیها، اشیای معمولی، تصاویر و…) که در آزمایش شیرخوارگان به کار میرود. مادههایی از این مقیاس در مقیاسهای تحولی دیگر نیز که ویژه سطح شیرخوارگی است بهکاررفتهاند.
گرچه مقیاسهای گزل ازلحاظ شیوههای مشاهده و نمرهگذاری بهاندازه آزمونهای معمولی روانی، میزان شده و دقیق نیستند، بااینحال شواهد حاکی از آن است که بهشرط آموزش کافی، پایایی آزمایندگان در این روش به ۹۵/۰ میرسد (نابلاک، پاسامانیک، ۱۹۶۰). بهطورکلی این مقیاسها را میتوان شکل ظریفتر و دقیقتری از مشاهدات کیفی دانست که پزشکان اطفال و سایر متخصصان تحول دوران شیرخوارگی در فعالیتهای روزمره خود به کار میبرند. به نظر میرسد که حداکثر کارآمدی این مقیاس در مواردی است که بهعنوان مکمل معاینات پزشکی برای شناسایی معایب دستگاه عصبی یا نابهنجاریهای رفتاری عضوی در دوران اولیه کودکی به کار روند.
مقیاس سنجش رفتاری برازلتون
مقیاس سنجش برازلتون برای نوزادان، یک آزمون فردی است که برای ارزیابی رشد حسیـ حرکتی نوزادان ۳ روزه تا ۴ هفتگی به کار میرود. هدف این آزمون سنجش توانایی نوزادان در حوزههایی مانند بازتابها، پاسخهای آزمودنی به فشارها، واکنش یکه خوردن، واکنش کودک نسبت به در آغوش گرفتن، رشد حرکتی، خو گرفتن به محرکهای حسی و هماهنگی حرکات دست و دهان است.
مقیاس رشدی بیلی برای خردسالان
یکی از آزمونهایی که با دقت زیاد برای کودکان سنین پایین ساخته شده است. مقیاسهای تحولی شیرخوارگی بیلی است. این آزمون روی ۱۹۶۲ کودک سنین ۲ تا ۳۰ ماهه هنجاریابی شده است و مادههای آن به فواصل نیم ماه از دو تا ششماهگی و به فواصل یک ماه از ۴ تا ۳۰ سالگی طبقهبندی شدهاند.
مقیاسهای بیلی سه وسیله مکمل برای ارزیابی جایگاه تحولی کودک از ۲ ماهگی تا ۵/۲ سالگی به دست میدهد که عبارتاند از: مقیاس ذهنی، مقیاس حرکتی و برگ رفتار شیرخوارگان. مقیاس ذهنی شامل نمونههایی از کنشهایی است از قبیل ادراک، حافظه، یادگیری، حل مسئله، تولید صدا، مقدمات ارتباط کلامی و مقدمات اندیشیدن انتزاعی. مقیاس حرکتی شاخصهایی از توانایی حرکات درشت را به دست میدهد، مثلاً توانایی نشستن، ایستادن، راه رفتن، بالا رفتن از پلهها و نیز مهارتهای دستکاری با دست و انگشتان در سطح شیرخوارگی، تحول حرکتی و دستکاری نقش مهمی را در تعامل کودک با محیط و از این طریق در تحول فرایندهای ذهنی او بر عهده دارد. برگ رفتار شیرخوارگان نوعی مقیاس درجهبندی است که پس از آزمایش با دو مقیاس قبلی توسط آزماینده پر میشود. هدف این مقیاس ارزیابی جنبههای مختلف تحول شخصیت از قبیل رفتار هیجانی و اجتماعی، فراخنای توجه، قدرت پشتکار و رفتار معطوف به هدف است.
بیلی خاطرنشان میسازد که از این مقیاسها نیز همانند سایر آزمونهای دوره شیرخوارگی اصولاً باید برای ارزیابی جایگاه فعلی کودک استفاده شود، نه برای پیشبینی سطح توانش بعدی. تحول توانشها در این سنین آغازین چنان تحت تأثیر عوامل مختلف است که امکان هرگونه پیشبینی را منتفی میسازد. حداکثر کارایی این مقیاسها در تشخیص اولیه کمبودهای حسی و عصبی، اختلالات هیجانی و کمبودهای محیطی است.
مقیاس مک کارتی از توانایی کودکان
مقیاسهای تواناییهای کودکان مک کارتی برای کودکان ۵/۲ تا ۵/۸ ساله تهیه شده است. این مقیاسها شامل ۱۸ آزمون هستند که به ۶ مقیاس متداخل تقسیم شدهاند: کلامی، ادراکی، عملی، شاخص شناختی عمومی، حرکتی و حافظه. نمره شناختی عمومی بیش از سایر نمرهها شبیه نمره سنتی تحول ذهنی عمومی (g) است. این نمره از حاصل جمع نمرههای سه مقیاس اول (که تداخلی با هم ندارد) بهاضافه همه آزمونهای حافظه و نیز همه آزمونهای مقیاس حرکتی (بهاستثنای سه آزمون این مقیاس) به دست میآید. بهعبارتدیگر، نمره شناختی عمومی مبتنی بر نتایج ۱۵ آزمون از ۱۸ آزمون این مجموعه است.
این آزمون روی ۱۰۳۲ کودک شامل ۱۰۰ کودک (۵۰ پسر و ۵۰ دختر) در هر یک از سطوح دهگانه سنی یعنی به فاصله نیم سال از ۵/۲ تا ۵/۵ سالگی و یک سال از ۵/۵ تا ۵/۸ سالگی هنجار شده است.
نمرههای مقیاس شناختی عمومی تحت عنوان شاخص شناختی عمومی (GCI) برای هر یک از گروههای سنی سهماهه بهصورت نمرههای معیار با میانگین ۱۰۰ و انحراف معیار ۱۶ ارائه شده است. GCI شاخص برای توصیف فعالیت کودکان در زمان آزمایش عنوان شده است، بیآنکه اشارهای به تغییرناپذیری یا سببشناسی آن داشته باشد. نمرههای مقیاسهای جداگانه در واقع نمرههای معیار هنجار شدهای با میانگین ۵۰ و انحراف معیار ۱۰ در گروههای مورد آزمایش هستند.
مجموعه ارزیابی کافمن کودکان
مجموعه ارزیابی کافمن کودکان (K_ABC) (کافمن و کافمن ۱۹۸۳) ابزار هنجار مرجعی است که بهطور انفرادی اجرا میشود و هوش و پیشرفت تحصیلی افراد ۵/۲ تا ۵/۱۲ مسئله را ارزیابی میکند. به عقیده کافمن و کافمن اهداف این مجموعه عبارتاند از:
• ارزیابی بالینی و روانشناختی: با استفاده از K_ABC، میتوان شخصیت فرد و متغیرهایی نظیر تکانش گری، واکنشپذیری، انعطافپذیری، تحمل در مقابل ناکامی و پشتکار آزمودنیها را بررسی کرد.
• ارزیابی روانی ـ آموزشی کودکان با نیازهای ویژه، مخصوصاً کودکان اختلال یادگیری
• جایدهی و طراحی آموزشی
• ارزیابی اقلیتهای نژادی و فرهنگی بهویژه ارزیابی کودکان آفریقایی _ آمریکایی، اسپانیایی و دو زبانه.
• ارزیابی کودکان پیشدبستانی
• ارزیابی عصب روانشناختی
در این مجموعه شانزده خرده آزمون وجود دارد که در سه مقیاس اصلی و یک مقیاس تکمیلی قرار داده شدهاند و بهمنظور ارزیابی هوش، مقیاسهای پردازش همزمان، پردازش متوالی و غیرکلامی استفاده میشوند. مقیاس تکمیلی این مجموعه، مقیاس پیشرفت تحصیلی است که بهمنظور ارزیابی پیشرفت تحصیلی آزمودنیها استفاده میشود.
K_ABC بر اساس نظریههای پردازش اطلاعات داس (داس، کربی و جارمن ۱۹۷۵) و پژوهشهای عصب روانشناختی کوهن طراحی شده است. کافمن و کافمن (۱۹۸۳) مقیاس غیرکلامی را برای ارزیابی کودکان با فرهنگهای بیگانه طراحی کردند. این مقیاس بهگونهای طراحی شده است که میتوان خرده آزمونهای آن را با اشارات و حرکات دست برای آزمودنی توضیح داد. آزمودنی نیز میتواند به همان ترتیب به گویهها پاسخ دهد. این مقیاس برای کودکان با آسیب شنوایی، اختلال زبان، کودکان درخودمانده و غیر انگلیسیزبان نیز مناسب تشخیص داده شده است.
رویکردهای دیگر به سنجش خردسالان
۱٫ آزمونهای شارلوت بوهلر برای کودکان خردسال. این آزمونها را بوهلر و همکارانش در شهر وین ساختهاند. آنها از انواع آزمونهای گزل هستند و فعالیتهایی را در برمیگیرند که به موقعیتهای زندگی کودک، مخصوصاً موقعیتهایی که در ویژگیهای رفتار، تغییرات سریع و آشکار دیده میشود. مشاهداتی که روی تعداد زیادی کودک با سنین مختلف انجامشده به آنها اجازه داده است تا موقعیتهایی را که واقعاً آشکارکنندۀ این تغییرات هستند تعیین کنند.
بوهلر و همکاران او توانستهاند شش جنبۀ بنیادی زیر را فقط با اسباببازیها و اشیای معمولی موردمطالعه قرار دهند:
الف) جنبههای بدنی (واکنشهای حسی، واکنش تغذیهای، گرفتن اشیاء)؛
ب) حرکات بدنی (واکنشهای حرکتی و دستکاری)؛
ج) واکنشهای اجتماعی؛
د) یادگیری؛
ﻫ) کار ذهنی.
میتوان مقیاس بوهلر را از یکماهگی تا ۶ سالگی اجرا کرد. این آزمون روی دو گروه متمایز سنی به کار میرود: برای دو سال اول زندگی و برای ۳ تا ۶ سالگی. مجموعۀ این آزمون از ۱۷ سری آزمایش تشکیل شده است. آزمایشها ابتدا بهصورت ماهبهماه، بعد بهصورت سه ماه به سه ماه، شش ماه به شش ماه و یک سال به یک سال طبقهبندی شده است.
۲٫ مقیاس عقلی مریل ـ پالمر: این مقیاس که بیش از مقیاسهای دیگر رواج دارد، از ۳۸ عنصر تشکیل شده است. نوع آزمایشهای آن عبارتاند از: بازیهای کودکانه، آزمایشهای کلامی ساده که بهآسانی اجرا میشوند و درعینحال ازنظر تشخیص درجۀ رشد طبیعی، ارزش قابلملاحظهای دارند. این آزمون به کودکانی اختصاص دارد که به کودکستان میروند. اینک نمونههایی از انواع آزمایشهای آن: انداختن توپ ـ روی یک پا ایستادن- کشیدن نخ- پاها را بهصورت متقاطع قرار دادن- بستن دگمههای لباس ـ با قیچی چیزی را بریدن ـ تا کردن کاغذ- با اسباببازیها چیزها ساختن همۀ این آزمایشها بهصورت بازی ارائه میشود و در نتیجه رغبت کودک را جلب میکند.
علاوه بر مقیاسهایی که به آنها اشاره کردیم، آزمونهای دیگری نیز وجود دارد که برای دوران قبل از دبستان ساخته شده است. علاقهمندان میتوانند به کتابچههای این آزمونها مراجعه کنند یا در کتابهای مختلف بگردند. بسیاری از این آزمونهای در آزمایشگاههای روانشناسی دانشگاهها نیز وجود دارد.